اولین سفر
بلاخره اومدم تیکمه داش تا خاله هامو ببینم دلم براشون تنگ شده بود این جوجو ها روز اول زندگیشونه و خاله آورده تا به من سلام کنن منم خوابالوووووووو خورشید خانومم که با من شوخیش گرفته ...
نویسنده :
مامان امیرعلی
8:31